اولین باسوادان طایفه مالکی در دوران معاصر
با اطلاعات من می شود گفت اولین کسانی که در طایفه مالکی هم زمان با ملاهای پریشان باسواد شده اند مرحوم غلامشاه همتی و فضل الله مرادی علی شیری بوده اند .امثال آقایان زریر صادقی ، حیدر میرشکاری و مرحوم نادر امیری ، وفادار ژوبین ، امامقلی نوعپرست و مرحوم محمد رحیم میرشکاری دیگر افرادی هستند که بعد از این ها از طریق تعلیمات ملاها با سواد شده اند .
اولین بانوی با سواد طایفه مالکی در نسل معاصر و بالای هشتاد سال اخیر
از میان خانم ها تنها فردی که قبل از ما با سواد شده بود خواهرم مرحومه زرافشان اسدپور ( مادر شهید داریوش میرشکاری) و همسر حاج حسین میرشکاری بود که سواد مکتبی را نزد ملایان فرا گرفته بود . بعدها من ( فاطمه اسدپور) و پوران ثوران فرزند یدالله ثوران از اولین کسانی بودیم که برای آموزش پا به مدرسه جدید و رسمی گذاشتیم.
ملاها و مکتب خانه های مالکی
یادآور می شوم آقایان شیروان مهبودی و اسکندر مهبودی از جمله ملّاهایی بودند که آن زمان ها و قبل از ورود تعلیمات عشایر در طایفه مالکی به تعلیم بچه های مالکی همت گماشتند و سپس مرحومان غلامشاه همتی و شکرالله ساسانی از مردم طایفه در این مسیر گام برداشتند. لازم بذکر است قبل از مدرسه های رسمی وبرقراری کتوا خانه ها (مکتب)،بچه ها برای جبران خدمات و حق الزحمه ملاها هر کدام بر اساس وسعشان پول نقد و برخی گوسفند یا مواد غذایی برایشان می بردند .ظاهراً برخی ملاهای آن زمان سالی 15 تومان دستمزد می گرفته اند.
راهیابی خوش یمن تعلیمات عشایر به طایفه مالکی
پس از ورود تعلیمات آموزشی و افتتاح مدارس جدید،مرحوم حیدر محمدی اولین معلم رسمی بود که دراول مهر ماه سال 1342 وارد طایفه مالکی شد . من (فاطمه اسدپور) از روستای پریشان و پوران ثوران ، مرحوم محمدعلی میرشکاری ، عیدی صادقی ، لشکر نوربخش از روستای هلک و نصرت حبیبی ،خانم حبیبی ، خانم کریمی ، جهانگیر حبیبی ، مهدی میرشکاری ، امامقلی کریمی از روستای دهپاگاه و طایفه نظری و خداکرم ملک زاده ، رمضان پیروزمند ، زالی فرهادی از روستای قلات نیلو و طایفه کاعلی شیری اولین دانش آموزانی بودیم که در کلاس درس او حاضر شدیم.
محل مدرسه ما در گرمسیر تا چندین سال در روستای هلک و ساختمانی سنگی بود. کلاس درس ما پس از کوچ ایل به ییلاق و اتراق در سرحد کوه بیل در چادر سفید بر پا می شد . ناگفته نماند به لحاظ گستردگی طایفه مالکی در چندین روستا و خصوصا فاصله زیاد آبادی ها در هنگام کوچ از یک طرف و محدودیت معلم و امکانات آموزشی از طرف دیگر ، استقرار مدرسه در طایفه ، نوبتی و هر چند سال در یک روستا و یا آبادی از طایفه مالکی برقرار بود. بطوری که چند سال در روستای هلک و چندین سال در پریشان و چندین سال در نظری و روستای دهپاگاه. بنابرین هر جا که مدرسه مستقر می شد مردم طایفه توافق کرده بودند که همه بچه ها را برای مدرسه به آن جا بفرستند.
جزئیاتی از مدرسه های ما
امکانات مدارس اولیه عبارت بود از یک تخته چادر سفید کلّه قندی و زیراندازی که معمولا زیلو و از نخ پنبه بود و تخته سیاه و گچ سفید . سایر ابزار و لوازم تحریر از قبیل مداد و مداد رنگی و قلم نی و دوات و مرکب هم که توسط خود بچه ها فراهم می شد.
معلم ها برای نتیجه گیری بیشتر و پیشرفت دانش آموزان به آن ها مشق و تکلیف می گفتند .مشق ها عبارت بود از چند صفحه ریاضی و یا متون فارسی و یا انشاء .بچه ها برای انجام نظافت فردی معمولا هفته ای یک بار آب گرم می کردند و با آن در کنار چشمه و رودخانه و یا در منزل استحمام می کردند.هر دانش آموزی که درسش بهتر بود و استعداد بیشتری داشت مبصر می شد. معمولا محمدعلی میرشکاری مبصر همه بچه ها بود .البته مهدی میرشکاری و امامقلی کریمی و لشکر نوربخش از بچه های با استعداد مدرسه ما بودند.
آن زمان پدرم مرحوم ملا شیروان اسدپور کدخدای روستای پریشان و ارشد کدخدایان طایفه مالکی و سپس مرحوم اسماعیل کریمی کدخدای روستای دهپاگاه و طایفه نظری و بعلاوه مرحومان یدالله ثوران و نادر امیری در دعوت از معلم ها و حمایت از آن ها به منظور تدریس بچه ها تلاش بیشتری داشتند.
امتحانات نهایی و پایان دوره مدارس در روستای درونک و یا در سرحد طایفه جروق برگزار می شد که هزینه امتحانات با دولت بود. پس از مرحوم حیدر محمدی ،آقایان علی قلی فرزانه و تیمور نادریان از اولین معلمانی بودند که به ترتیب به مدارس طایفه مالکی پا گذاشتند. حیدر محمدی و محمدعلی میرشکاری و جبری نوروزی(طایفه جروق) از باسواد ترین معلم های مدارس مالکی بودند.
فعالیت های آموزشی من
من مدتی معلم نهضت سوادآموزی بودم که در برخی منازل و بصورت شبانه به تعلیم بزرگسالان علاقه مند به تحصیل مبادرت داشتم.
و امّا یادآوری نکاتی چند از طایفه مالکی
کدخدایان طایفه مالکی در دوران معاصر
کدخدایان مالکی را مرحومان ملا شیروان اسدپور (پریشان)و اسماعیل کریمی(دهپاگاه) و سردار شیخی (قلات نیلو)و سلبعلی رئیسی (روستای هلک) شامل می شدند.
شهدای طایفه مالکی
در جریان جنگ تحمیلی بچه های طایفه مالکی نیز دوشادوش سایر فرزندان این آب و خاک برای دفاع از میهن راهی مرزها شدند و شهدایی را تقدیم نمودند. از شهدای منطقه می توانم بعنوان نمونه از برادرم شهید اسدالله اسدپورفرزند شیروان و شهید داریوش میرشکاری فرزند حسین و شهید رمضان کریمی فرزند ابراهیم نام ببرم.
طایفه مالکی و خانه های انصاف
برای حل و فصل دعواها و نزاع های محلی خانه انصاف در نرگس زار تشکیل شده بود که معتمدین محلی امثال مرحومان ملا صفر و ملا قره در آن مسئولیت داشتند و بین مردم قضاوت می کردند تا اختلافات جزئی مردم ضعیف به شهر و دادگاهها کشیده نشود .
مباشران روستاها
به منظور همکاری با دستگاه های دولتی و جمع آوری خراج ها اشخاصی را از محل بعنوان مباشر تعیین کرده بودند . آقایان اصغر ثواقب و نادر امیری و عزیز کریمی و علمدار حبیبی و زریر صادقی از این گونه مباشران بودند که با مامورین دولتی همکاری می کردند.
دعانویسان و داروگران مالکی
از دعانویسان آن زمان مرحوم حسنقلی رنجبر (پریشان)و غلامشاه همتی (دهپاگاه) و فضل الله علی شیری (قلات نیلو)و ملا محمد قلی (روستای هلک) را می توان نام برد. ضمن این که مرحومان امامقلی باقری (روستای هلک)، خداویس کریمی (دهپاگاه) و حسنقلی رنجبر و آقای بهرام رنجبر(پریشان) از داروگران تجربی بودند که در این خصوص به مردم یاری می رساندند.
0
0
رای ها
امتیاز دهید...